و القلم ...

پس اى بندگان خدا از خدا بترسید مانند ترسیدن خردمندى که فکر و اندیشه دل او را مشغول ساخته است.

و القلم ...

پس اى بندگان خدا از خدا بترسید مانند ترسیدن خردمندى که فکر و اندیشه دل او را مشغول ساخته است.

چهل حدیث از حضرت رحمه الواسعه/ حدیث هفدهم

امام حسین علیه السلام فرمود: 

مال تو اگر برای تو (مقدر شده) باشد آن را انفاق خواهی کرد. بنابراین، آن را برای پس از خودمگذار که پس انداز غیر تو می شود، در حالی که آن را از تو می خواهند و حساب آن را از تو می کشند، و بدان که تو برای آن نمی مانی، و آن بر تو وفا نمی کند، پس آن را بخور ( و در رضای حق سبحان مصرف کن) پیش از آنکه آن تو را بخورد. 

[فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام /گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام ص834]

پرسش و پاسخ امام صادق (ع) و جابر در حیطه آفرینش انسان

امام صادق(علیه السلام) در پاسخ پرسش جابر که از فلسفه نهایى آفرینش سؤال مى کند چنین مى فرماید:
«هدف از آفرینش، لطف و کرم خداوند نسبت به تمام موجودات، حتى جمادات است.
جابر: هدف خداوند از این لطف چیست؟
امام: آیا شما نمى توانى مقصود یک کریم را بفهمى؟
جابر: در میان مردم کمتر کسى است که بدون مقصود کریم شود، گروهى هدفشان خودنمایى است.
امام: خداوند خودنمایى نمى کند و تنها براى رسیدن موجودات به فیض، آنان را مى آفریند و به جز کرامت خداوند فلسفه دیگرى براى به وجود آمدن جهان وجود ندارد، زیرا اگر علت دیگرى وجود داشت و آن علت خدا را وادار و مجبور مى کرد که جهان را بیافریند، همان علت، جاى خدا را مى گرفت و یک خداى مجبور را نمى توان خدا دانست.
جابر: آیا ممکن است علتى وجود داشته باشد که خداوند به آن علت جهان را آفریده، بدون این که آن علت خدا را مجبور کرده باشد؟ بر فرض خداوند براى این که قدرى، قدرت خود را تماشا کند درصدد آفرینش جهان برآید و از این جهت لذت ببرد؟
امام: تماشا کردن و لذت بردن، طبیعت ما انسان هاست و نیازمندى ما را مى رساند اما خدا چنین نیست و از این گذشته لذایذ تا حدود زیادى مستقیم یا غیرمستقیم، ناشى از جسم ماست و خدا جسم ندارد.
جابر: آیا لطف خدا علت آفرینش نیست پس چرا لطف را بیان نکردید؟
امام: بله، ولى لطف علتى الزامى نیست، یعنى علتى نیست که خداوند را مجبور به آفرینش کند و چون علت الزامى نیست وقتى موّحد مى گوید خدا از راه لطف جهان را آفریده چیزى برخلاف توحید نیست.
جابر: خداوند مى توانست از آفرینش جهان صرف نظر کند؟
امام: بدیهى است که مى توانست.
جابر: ولى او صرف نظر نکرد و آن را از راه لطف آفرید، پس خدا، نمى تواند از لطف خوددارى کند.
امام: وقتى تو کسى را اکرام کنى، در صورتى که آن اکرام وظیفه حتمى تو نباشد، آیا مجبور هستى؟
جابر: نه.
امام: خداوند هم بدون اجبار و از روى اکرام واقعى جهان را آفرید تا نعمت حیات را به موجودات بذل و عنایت کند و من بدون لطف چیزى را براى ایجاد جهان نمى بینم».
بنابراین لطف و کرم خداوند در آفریدن موجودات و انسان و از سویى لطف دیگر خداوند در عبادت و بندگى او، هر دو موجب کمال و سعادت انسان و سایر موجودات مى گردد.

بدان که کلید سعادت دو جهانى، شناختن نفس خویشتن است، زیرا که شناختن آدمى‏خویش را اعانت ‏بر شناختن آفریدگار خود مى‏نماید.چنانکه حق - تعالى - مى‏فرماید:

«سنریهم آیاتنا فى الافاق و فى انفسهم حتى یتبین لهم انه الحق‏»

یعنى: «زود باشد که ‏بنمائیم به ایشان آثار قدرت کامله خود را در عالم و در نفسهاى ایشان، تا معلوم شود ایشان را که اوست پروردگار حق ثابت‏».

و از حضرت رسول - صلى الله علیه و آله و سلم - منقول است که: «من عرف نفسه فقدعرف ربه‏» یعنى: «هر که بشناسد نفس خود را پس به تحقیق که بشناسد پروردگار خودرا».